سلام بازدیدکننده عزیز   ورود  | عضویت

آموزش 504 واژه

درس دوم 504

فصل اول | درس دوم   بازگشت به لیست دروس

6. numb
ترجمه لغت
اینقدر Number شمرد که زبونش بی‌حس شد.
without the power of feeling; deadened
نمایش ترجمه
A. My fingers quickly became numb in the frigid room.
نمایش ترجمه
B. A numb feeling came over Mr. Massey as he read the telegram.
نمایش ترجمه
C. When the nurse stuck a pin in my numb leg, I felt nothing.
نمایش ترجمه
  این مورد را خوانده و انجام دادم   مارک بعنوان انجام شده