برای اسکوییر روشن بود که یوجین در حال جذب اطلاعات جدیدی است. ولی این اطلاعات در کجای مغزش جای میگرفت؟ چگونه فردی که نمیتوانست بگوید آشپزخانه کجاست، میتوانست شیشه آجیل را پیدا کند؟ یا اینکه راهش به خانه را پیدا کند، در حالی که نمیدانست خانهاش کجا قرار دارد؟ اسکوییر نمیدانست که الگوهای جدید چگونه در مغز آسیب دیده یوجین شکل میگرفته اند؟
2.
داخل ساختمانی که در آن قسمت علوم شناختی و مغزی موسسه فناوری ماساچوست قرار دارند، آزمایشگاههایی هست و چیزهایی در این آزمایشگاهها وجود دارد که به چشم یک بازدیدکننده معمولی شبیه مدلهای اسباب بازی وسایل جراحی است. چاقوهای جراحی و متههای کوچک و ارههای مینیاتوری که کمتر از یک چهارم اینچ پهنا دارند و به بازوهای روباتیکی متصل هستند. حتی میزهای جراحی کوچک هستند، گویی برای جراحی کودکان آماده شده اند. اتاقها همیشه در دمای خنک شصت درجه (فارنهایت) نگه داشته میشوند، چون یک سرمای جزیی در هوا در طول مدت آزمایشهای دقیق و حساس، باعث میشود انگشتان محققان از حرکت باز بماند. عصبشناسان در این آزمایشگاهها جمجمه موشهای بیهوش شده را میشکافند و سنسورهای کوچکی در آنها کار میگذارند که میتواند کوچکترین تغییرات داخل مغز آنها را ثبت کند. هنگامی که این موشها بیدار میشوند متوجه نمیشوند که تعداد زیادی سیمهای میکروسکوپی با نظم خاصی همانند شبکههای عنکبوتی عصبشناختی در داخل مغز آنها قرار دارد.
این آزمایشگاهها تبدیل به مرکز زلزله برای ایجاد یک تحول ساکت و بی سر و صدا در علم شکلگیری عادتها شدهاند و این آزمایشهای روشنگر در اینجا شرح میدهند که چگونه یوجین - مثل من و شما و هر کس دیگری - عادتهایی را که برای گذران هر روز زندگی ضروری هستند کسب کرده است. موشها در این آزمایشها، باعث روشن شدن آن پیچیدگی شدهاند که هر زمان ما مشغول کارهای معمولی نظیر مسواک زدن دندانهایمان یا برگرداندن اتومبیل از راه ورودی هستیم، در داخل سرمان رخ میدهند. همچنین این آزمایشها به اسکوییر کمک کرد توضیح دهد که یوجین چگونه میتواند عادتهای جدیدی را یاد بگیرد.
هنگامی که محققان ام.آی.تی در دهه 1990 شروع به کار بر روی عادتها کردند - تقریبا همان زمانی که یوجین با بروز تب دچار بیماری شد - آنها راجع به یک برآمدگی بافت عصبی بنام گانگالیونهای پایهای کنجکاو بودند. اگر مغز انسان را همانند پیازی تصور کنید که متشکل از لایهای بر روی لایههای سلولی است و بعد لایههای خارجی قرار دارند، لایههایی که از همه به جمجمه نزدیکترند، به طور کلی از دید تکاملی، قسمتهایی هستند که اخیرا اضافه شدهاند. وقتی شما یک حرف غیر معمول میزنید یا به لطیفه یک دوست میخندید، قسمتهای خارجی مغزتان کار میکند. این همان جایی است که پیچیدهترین افکار در آنها رخ میدهد.