سلام بازدیدکننده عزیز   ورود  | عضویت

قدرت عادت

عادتها چگونه کار میکنند

فصل اول - عادتهای اشخاص | چرخه عادت   بازگشت به لیست دروس

این مارپیچ طوری طراحی شده بود که هر موش پشت یک دیواره قرار م یگرفت که وقتی صدای
کلیک بلندی م یآمد باز م یشد. در ابتدا وقتی که موش صدای کلیک را م یشنید و م یدید که دیواره
ناپدید شده است معمولا به سمت بالا و پایین آن راه را م یگشت و گوش هها را بو م یکشید و به دیوارها
ناخن م یکشید. به نظر م یرسید که بوی شکلات را م یفهمد ولی نم یتواند بفهمد چگونه باید جای آن
را پیدا کند. هنگامی که موش به بالای مارپیچ تی شکل م یرسید، اغلب به سمت راست، دور از شکلات
م یرفت و سپس به سمت چپ م یرفت و گاهی بدون هیچ دلیل مشخصی توقف م یکرد. اکثر حیوانات
بالاخره جایزه را پیدا م یکردند، اما هیچ الگوی قابل تشخیصی در مسیرهای پر پیچ و خمی که آنها
طی م یکردند وجود نداشت. به نظر م یرسید که هر موشی برای تفریح و بدون فکر کردن راه م یرود.
با اینحال تحقی قهای انجام شده بر روی سر مو شها چیز دیگری م یگفتند. هنگامی که موشی
در مارپیچ راه م یرفت، مغزش و به ویژه گانگالیو نهای پای ها یاش به شدت کار م یکرد. هر بار که یک
موش هوا را بو م یکشید یا به دیوار ناخن م یکشید، در مغزش فعالیت خیلی زیادی انجام م یشد،
گویی هر بوی جدید، نور و صدا را تجزیه و تحلیل م یکرد. این موش هر بار که مسیر پیچید های را طی
م یکرد اطلاعاتی را پردازش م یکرد.
دانشمندان آزمایش خود را دوباره و دوباره تکرار کردند و هر بار دقت م یکردند که چگونه فعالیت
مغزی هر موش هنگامی که از یک مسیر ص دها بار عبور م یکند عوض م یشود. یک مجموعه تغییرات
به آهستگی ظاهر شدند. مو شها در گوش هها م یایستادند و بو م یکشیدند و در جهت اشتباه ادامه
مسیر م یدادند. در عوض آنها در طول مارپیچ سری عتر و سری عتر حرکت م یکردند و در مغزشان اتفاق
غیر منتظر های رخ م یداد: هنگامی که موشی یاد م یگرفت چگونه در مارپیچ حرکت کند، فعالیت
مغز یاش کاهش م ییافت. هنگامی که مسیر برای مو شها مشخ صتر م یشد آنها کمتر و کمتر فکر
م یکردند.
گویی در چند نوبت اول که موش مسیر را کشف م یکرد، مغزش مجبور بود با قدرت تمام کار
کند تا تمام اطلاعات جدید را بفهمد. ولی بعد از چند روز دویدن در یک مسیر، موش نیازی به
ناخن کشیدن به دیوار یا بو کشیدن هوا نم یدید و بنابراین فعالیت مغزی مرتبط با ناخن کشیدن یا
بوییدن متوقف م یشد. دیگر نیازی نداشت که انتخاب کند که به کدام جهت بپیچد و در نتیجه مراکز
تصمی مگیری مغز از فعالیت باز م یایستادند. تنها کاری که موش م یبایست انجام دهد این بود که
سری عترین مسیر رسیدن به شکلات را پیدا کند. در عرض یک هفته حتی ساختارهای مغزی مرتبط با
حافظه از کار باز ایستادند. اینکه چگونه از داخل مارپیچ بدود به انداز های برای موش نهادینه شده بود
که به ندرت لازم بود فکر کند.
  این مورد را خوانده و انجام دادم   مارک بعنوان انجام شده