read خواندن
Definition
looked at written words and understood their meaning;
sometimes the words are said aloud for others to hear
نمایش ترجمه
به کلمات نوشته شده نگاه کردن و معنی آنها را درک کردن،
گاهی اوقات گفتن کلمات با صدای بلند برای دیگران تا بشنوند
مخفی کردن
My teacher already read that book to us yesterday.
معلم من قبلا (دیروز) این کتاب را برای ما خوانده است.
مخفی کردن