سلام بازدیدکننده عزیز   ورود  | عضویت

فرهنگ نام های ترکی

اسامی نام‌های پسرانه ترکی با حرف الف

اسامی پسر ترکی | اسامی پسر - الف   بازگشت به لیست دروس

  آبانوز  

درخت آبنوس
  این مورد را خوانده و انجام دادم   مارک بعنوان انجام شده

  آباتاى   Abatay

بزرگوار، (ناب)
  این مورد را خوانده و انجام دادم   مارک بعنوان انجام شده

  آبادان   Abadan

برپا، آباد. جايى كه در آن آب و گیاه پيدا شود و مردم در آنجا زندگانی کنند. بزرگ، مسن، عظیم ملافه، پوشش. در میان ترکان صفتی است براى اشخاص جوانمرد و بخشنده.
  این مورد را خوانده و انجام دادم   مارک بعنوان انجام شده

  آبار   Abar

هيكل، هيبت، سرفراز، باشكوه، ايستادگى.
  این مورد را خوانده و انجام دادم   مارک بعنوان انجام شده

  آباران   Abaran

مبالغه كننده، دروغگو، لاف‌زن، ناظم.
  این مورد را خوانده و انجام دادم   مارک بعنوان انجام شده

  آباغان   Abağan

عاليجناب، نجيب زاده، كبير
  این مورد را خوانده و انجام دادم   مارک بعنوان انجام شده

  آباى   Abay

قهر.غضب، خشم، روشنى، روشنى بخش، شگرف، بصيرت، دقت،
خواهر، خاله، زن لزگى.
  این مورد را خوانده و انجام دادم   مارک بعنوان انجام شده

  آبچار   Abçar

- كاردان. سربراه. مطيع. كسى كه كار به چستى انجام دهد. فرز.
گردآورنده. مباشر ضبط. مساعدت كردن. يكى از شاخه‌هاى 24 گانه اوغوزها
  این مورد را خوانده و انجام دادم   مارک بعنوان انجام شده

  آبراما   Abrama

اداره، راهبرى.
  این مورد را خوانده و انجام دادم   مارک بعنوان انجام شده

  آبى   Abi

(آقابيگ) رنگ آبى. در زبان تركى به معناى برادر بزرگ، آقا، جان، روح، عشق است.
  این مورد را خوانده و انجام دادم   مارک بعنوان انجام شده